کانون فرهنگی

شهدای سروشبادران

يا بن الحسن ! تو که آهسته مي خواني قنوت گريه هايت را ، ميان ربناي سبز دستانت دعايم کن*****جهت دریافت نرم افزار کانون فرهنگی شهدای سروشبادران و نرم افزار گمگشته و اسکرین سیور شهدا به منوی نرم افزار مراجعه کنید
کانون فرهنگی


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت شهدای سروشبادران . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
اپلکیشن اندروید کانون
نظرسنجی
پیام های کوتاه
  • ۱ اسفند ۹۵ , ۱۷:۴۱
    فطرت
نوای وبلاگ
ساعت
نویسندگان
لوگوی همسنگران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱ اسفند ۹۶، ۲۰:۳۷ - ALI DARBANI
    +
  • ۲۷ شهریور ۹۴، ۱۲:۲۰ - مهدی ابوفاطمه
    لایک
معبر منتظران در آپارات
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
سایت مراجع معظم تقلید

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۱ ب.ظ

۰

چرا خدا دین خود را اسلام نامید!

دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۰۶:۵۱ ب.ظ

ادیان آسمانی چه تفاوتی با هم داشتند؟!

نکته قابل توجه در مورد ادیان اسمانی آن است که  بر اساس نظر متخصصین حوزه ادیان  هر یک از  این ادیان، قبل از اینکه مورد تحریف و دست کاری قرار بگیرند بایکدیگر تفاوت جوهری و بنیادین نداشتند، و همگی بر  پایه ی توحید و یگانه پرستی بنا شده بودند و ستون اصلی و اساسی آنها را پرستش خدای یگانه و انجام فرامین و دستورات او تشکیل می داد.

به منظور توضیح بیشتر می توان گفت: هر یک از ادیان توحیدی از سه بخش اصلی تشکیل می شدند که عبارتند از:

1- عقاید       2- اخلاق         3-احکام

ادیان سابق در مقایسه با دین شریف اسلام ناقص به شمار می آیند و به حکم عقل سلیم هنگامی که نسخه ی کامل یافته ای از دین وجود دارد ماحق نداریم سراغ دین ناقص برویم

در بخش اول و دوم که بخش عقاید و اخلاق باشد، تقریباً با هم هماهنگ بوده و تفاوت چندانی بین آنها وجود نداشت اما در بخش سوم که بخش احکام باشد با یکدیگر اختلاف دارند، که بر اساس نظر پژوهشگران عرصه ی ادیان این اختلاف و تفاوت صرفاً در کمیت و کیفیت و نحوه ی  اجرای احکام است، که این امر قطعاً به هدف اصلی این ادیان که عبارت باشد از توحید و پرستش خدای یگانه لطمه و ضربه ای وارد نمی ساخت.

اعمال زیبایی چون نماز، روزه، حجاب، انفاق و... اختصاص به دین اسلام نداشته ودر سایر ادیان نیز وجود داشت وجز مهمترین احکام و دستورات الهی آنها به شمار می آمد.

به عنوان نمونه در شریعت عیسی (علیه السلام) برپایی نماز از واجبات مهمی به شمار می آمد که خداوند، در همان آغاز تولد به ایشان توصیه کرد. اولین کلماتی که حضرت عیسی پس از تولد در جمع مردم حیرت زده بیان کرد، در مورد نماز بود. قرآن می فرماید: حضرت عیسی علیه السلام چنین گفت: «انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً و جعلنی مبارکاً این ما کنت و اوصانی بالصلاة و الزکاة مادمت حیاً» 3

ترجمه: من بنده خدا هستم. خداوند به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است مرا مایه برکت قرار داد هرکجا که باشم و تا زنده ام به نماز و زکات سفارش کرد.

قرآن در توصیف مریم (علیها السلام) مادر حضرت عیسی (علیه السلام) نیز، پس از این که او را به خاطر ایمان، تقوا و پاکدامنی، برگزیده زنان جهان نام می نهد، خطاب به او می فرماید:

«یا مریم اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین». 4

ای مریم برای پروردگارت خضوع کن و سجده به جای بیاور و با رکوع کنندگان رکوع کن».

زرتشت

آیین زرتشتیان

از آثار بر جای مانده از زرتشتیان نیز استفاده می شود که نمـاز مهمترین راه ارتباط فرد با خداوند و سپاسگزاری از بخششهای بی کران آن خالق مهربان بوده است.« نماز زرتشتیان بسیار شبیه نماز مسلمانان بوده است که در پنج نوبت باید همراه با دعاهای مخصوص ادا می شد. هم چنین مقدماتی برای انجام این مراسم عبادی دارند که به مقدمات نماز در اسلام بی شباهت نیست. در کتاب دیانت زرتشتی آمده است: «زرتشتی ها هر 24ساعت را به 5 دوره یا گاه تقسیم می کنند و آداب مذهبی تابع این «پنج گاه» است. بر هر زرتشتی مومن فرض است که در هر یک از پنج دوره ادعیه و مناجات های خاص بخواند. بنابراین در آیین زرتشت نیز نماز یکی از ارکان مهم دین به شمار می آمد، اما اینکه اصل آن چگونه بوده به خاطر تحریف و تغییرات فراوان معلوم و مشخص نیست؛ و آنچه امروزه بین زرتشتیان مرسوم است  را نمی توان آن را  به عنوان یک عبادتی که در درگاه  الهی مورد قبول است پذیرفت.  در واقع نماز در این آیین نوعی آوازه خوانی فردی یا جمعی است و با نمازی که در اسلام مطرح می باشد، فرق های اساسی دارد. چرا که نماز اسلام دارای رکوع و سجود و قنوت و ... بوده و دارای احکام ویژه ای است.بر خلاف نماز زرتشتیان کنونی».5

در آیین یهود نیز نماز جایگاه و اهمیت بسیار والایی برخوردار بوده است که در این زمینه محکمترین سند را می توان آیات نورانی قرآن کریم دانست. به عنوان نمونه خداوند خطاب به حضرت موسی می فرماید: «إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنِی وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی».6

ترجمه: من اللَّه هستم، معبودى جز من نیست، مرا پرستش کن و نماز را براى یاد من به‏پادار. آنچه در توضیح این آیه می توان گفت آن است که: «مطابق شواهد تاریخی  هنگامى که مدت قرارداد حضرت موسى (علیه السلام) با" شعیب" در" مدین" پایان یافت، همسر و فرزند و همچنین گوسفندان خود را برداشت و از مدین به سوى مصر رهسپار شد، راه را گم کرد، شبى تاریک و ظلمانى بود، گوسفندان او در بیابان متفرق شدند، مى‏خواست آتشى بیفروزد تا در آن شب سرد، خود و فرزندانش گرم شوند، اما بوسیله آتش‏زنه آتش روشن نشد در این اثناء همسر باردارش دچار درد وضع حمل شد.

طوفانى از حوادث سخت، او را محاصره کرد در این هنگام بود که شعله‏اى از دور به چشمش خورد، ولى این آتش نبود بلکه نور الهى بود، موسى به گمان اینکه آتش است براى پیدا کردن راه و یا برگرفتن شعله‏اى، به سوى آتش حرکت کرد هنگامى که موسی( علیه السلام) نزد آتش آمد، صدایى شنید که او را مخاطب ساخته مى‏گوید: اى موسى" من پروردگار توام، کفشهایت بیرون آر، که تو در سرزمین مقدس" طوى" هستى .

موسى با شنیدن این نداى روح پرور:" من پروردگار توام" هیجان زده شد و لذّت غیر قابل توصیفى سرتاپایش را احاطه کرد، این کیست که با من سخن مى‏گوید؟! این پروردگار من است، که با کلمه" ربک" مرا مفتخر ساخته، تا به من نشان دهد که در آغوش رحمتش از آغاز طفولیت تا کنون پرورش یافته‏ام و آماده رسالت عظیمى شده‏ام.

سپس از همان گوینده این سخن را نیز شنید:" و من تو را براى مقام رسالت برگزیده‏ام، اکنون به آنچه به تو وحى مى‏شود گوش فرا ده"!

و به دنبال آن نخستین جمله وحى را موسى به این صورت دریافت کرد" من" اللَّه" هستم، معبودى جز من نیست" (إِنَّنِی أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا).

" اکنون که چنین است تنها مرا عبادت کن، عبادتى خالص از هر گونه شرک" (فَاعْبُدْنِی).

" و نماز را برپاى دار، تا همیشه به یاد من باشى" (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی)»7

چنانچه ملاحظه فرمودید: این  آیه خطاب به حضرت موسی که  پیامبر یهودیان است  پس از بیان مهمترین اصل دعوت انبیاء که مساله توحید است دستور به نمازمی دهد نمازی که  بزرگترین عبادت و مهمترین پیوند خلق با خالق و مۆثرترین راه براى فراموش نکردن پروردگار  یگانه به شمار می آید.

بنابراین نماز  عبادتی است همگانی  که در همه ادیان وجود داشت  و اختصاص  به شریعت اسلام ندارد. لازم به ذکر است که سایر اعمال و دستورات الهی ازقبیل روزه ،حج،حجاب و...  نیز همین حکم را دارند که ما به جهت رعایت اختصار از پرداختن به آنها صرف نظر می کنیم.

تحقیقات نشان می دهدکه تفاوت مو جود میان  آموزه های دین اسلام وسایر ادیان همگی ناشی  از این امر می شود که خداوند متعال در هر عصر و زمانی در مورد تشریع و ابلاغ احکام و دستورات خویش، ابتدا میزان درک و ظرفیت مردم آن زمان را در نظر می گرفت و سپس متناسب با همان ظرفیت عقلانی، دستورات خود را تشریع و توسط رسولان به مردم ابلاغ می فرمود که این امر باعث می شد که هریک از ادیان در آموزهای خود از نظر کمی و کیفی با دین سابق خود متفاوت باشد و از آن کاملتر و جامعتر به شمار آید، که این روند تکاملی ادامه یافت تا اینکه نوبت رسید به دین همیشه جاوید و ماندگار اسلام، دینی زنده و پویا که آموزهای آن از هرگونه نقص و کاستی مبرا است، و می تواند سعادت دنیا و آخرت انسان را به خوبی تأمین نماید. نکته بسیار مهمی که در اینجا وجود دارد آن است که آمدن دین جدید با خود نسخ دین گذشته را به همراه داست به این معنا که با آمدن دین جدید، دین سابق از سوی پروردگار منسوخ اعلام می شد، و آنها موظف بودند که  دین جدید را به عنوان یک رسمی و قابل قبول بپذیرند و به احکام و دستوراتش پایبند باشند.

خداوند متعال در هر عصر و زمانی در مورد تشریع و ابلاغ احکام و دستورات خویش، ابتدا میزان درک و ظرفیت مردم آن زمان را در نظر می گرفت و سپس متناسب با همان ظرفیت عقلانی، دستورات خود را تشریع و توسط رسولان به مردم ابلاغ می فرمود

با توجه به آنچه بیان شد این مطلب نیز مشخص می شود که، اگرچه ادیان آسمانی با  یکدیگر در ارتباط بوده و همگی بر پایه ی توحید و یگانگی پرستی بنا شده اند اما این امر به این معنا نیست که ما مجازیم از میان ادیان هر دین و آیینی را که خواستیم اختیار نماییم، زیرا اولاً: ادیان موجود به غیر از اسلام ، همگی تحریف شده ا ند و به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند. دوماً: حتی در صورتی هم که تحریف نمی شدند باز نمی توانستیم به آنها پایبند باشیم به دلیل اینکه ادیان سابق  در مقایسه با دین شریف اسلام ناقص به شمار می آیند و به حکم عقل سلیم هنگامی که نسخه ی کامل یافته ای از دین وجود دارد ما حق نداریم سراغ دین ناقص برویم.

خداوند متعال به دلیل کامل بودن دین اسلام و عدم نقص آموزه ها ی سعادت آفرین آن، آیه اکمال  را بر قلب مقدس رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) نازل فرمود، آیه ای که تنها دین مورد پسند را دین اسلام معرفی می کند و می فرماید: (الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً).8 : امروز دین و آیین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم.

بنابراین  هنگامی که خورشید عالم تاب اسلام از افق مکه طلوع نمود همه انسان ها - از آغاز  طلوع اسلام تا برپایی روز قیامت – از سوی پروردگار هستی مکلفند که دین اسلام را به عنوان برترین دین الهی بپذیرند و به دستوراتش پایبند باشند، چرا که دین اسلام آخرین دینی است که با آموزهای خود، نسخه شفابخش الهی را به منظور تأمین سعادت دنیا و آخرت در اختیار انسان قرار می دهد و این دین که عصاره تمام ادیان به شمار می آید به خوبی می تواند پایانی خوش و درخشان را برای او به ارمغان آورد.

 

پی نوشت:

1-سوره آل عمران،آیه 19

2- تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 470

3- سوره مریم، 30 آیه

4-آل عمران، ص42 

5- آیینه. آیین مزدیسنی، ص41، دیانت زرتشتی مقاله از مری بویس، ص155،به نقل از پایگاه اینترنتی اقامه نماز، بخش روایات نماز

6-سوره طه، آیه 14

7- برگفته از تفسیر نمونه، ج‏13، ص 168 با اندکی تغییر

8- سوره مائده، آیه 3

پشتیبانی