کانون فرهنگی

شهدای سروشبادران

يا بن الحسن ! تو که آهسته مي خواني قنوت گريه هايت را ، ميان ربناي سبز دستانت دعايم کن*****جهت دریافت نرم افزار کانون فرهنگی شهدای سروشبادران و نرم افزار گمگشته و اسکرین سیور شهدا به منوی نرم افزار مراجعه کنید
کانون فرهنگی


با سلام خدمت شما بازدیدکننده گرامی ، خوش آمدید به سایت شهدای سروشبادران . لطفا برای هرچه بهتر شدن مطالب این وب سایت ، ما را از نظرات و پیشنهادات خود آگاه سازید و ما را در بهتر شدن کیفیت مطالب یاری کنید.

دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
تبلیغات
اپلکیشن اندروید کانون
نظرسنجی
پیام های کوتاه
  • ۱ اسفند ۹۵ , ۱۷:۴۱
    فطرت
نوای وبلاگ
ساعت
نویسندگان
لوگوی همسنگران
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۱ اسفند ۹۶، ۲۰:۳۷ - ALI DARBANI
    +
  • ۲۷ شهریور ۹۴، ۱۲:۲۰ - مهدی ابوفاطمه
    لایک
معبر منتظران در آپارات
دانشنامه عاشورا
دانشنامه عاشورا
سایت مراجع معظم تقلید

آخرین مطالب

۲۵ مطلب با موضوع «پند و اندرزها» ثبت شده است

پیرمردی هر روز تومحله پسرکی رو با پای برهنه می دید که با توپ پلاستیکی فوتبال بازی میکرد؛
روزی رفت و یه کفش کتونی نو خرید و اومد به پسرک گفت: بیا این کفشا رو بپوش.

پسرک کفشا رو پوشید و خوشحال رو به پیرمرد کرد و گفت: شما خدایید؟
پیرمرد لبش را گزید و گفت نه پسرجان.
پسرک گفت: پس دوست خدایی، چون من دیشب فقط به خدا گفتم کفش ندارم...

دوست خدا بودن سخت نیست.
اگر توانش رو داری دست یه نفرو بگیر

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۹ ، ۱۸:۴۵





سالروز عید مبعث است. به همین مناسبت یادم آمد که یادی کنیم از اهل بیت پیامبر و صحابه ی با وفای ایشان که همه ی تلاش خود را به کار بستند تا احادیث آن حضرت را بدون کم و زیاد حفظ کنند و با وجود سختی ها به دست نسل آینده برسانند.

آری کلماتی که هر کدامش دریایی از معارف الهیه بود. کلماتی که تمامش متصل به دریای وحی بود. و کجا دیگر مثل آن گوهر ها از زبانی بیرون می آید ؟!

اما به همان میزان که این بزرگان زحمت کشیدند تا سخنان درر بار خاتم الانبیا را حفظ کنند برخی هم تلاش کردند که این آثار را ممنوع اعلان کنند و در حد توان این سخنان را محو و نابود کنند....

به راستی چنین افرادی هم در تاریخ بوده اند آن هم در لباس خلافت پیامبر ولی از بین برنده ی آثار رسالت ...

ما در این مختصر به یک نمونه اشارتی میکنیم که بزرگان گفته اند : (العاقل یکفیه الاشاره) .

علامه متقی هندی - محدث و عالم شهیر اهل تسنن - در کتاب کنز العمال ، جلد 10 ، صفحه ی 285  مینویسد:

(ان الخلیفه ، ابابکر احرق خمس ماه حدیث کتبه عن رسول الله ).

یعنی: ( ابوبکر خلیفه ی مسلمانان پانصد حدیث که از پیامبر خدا شنیده و نوشته بود را آتش زد ).


آری امروز سوال ما از وهابیان و همفکران آنان این است که آیا به راستی از بین برندگان و آتش زنندگان سخنان پیامبر لیاقت خلافت و جانشینی آن حضرت را دارند؟!!

به راستی اگر چنین عمل ناپسند و شنیعی را خدایی ناکرده یکی از بزرگان شیعه انجام داده بود امروز با او و شیعه چگونه رفتار میشد؟!

چرا امروز شبکه های وهابی این عمل ابوبکر را نقد نمیکنند و از کنار آن آرام و بی سر و صدا عبور میکنند ؟!

گمان میکنم بهترین قاضی ، عقل و وجدان هوشیار انسانهاست...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۵


یک اصلی بین جوانترها هست که میگویند باید رفاقت را در حق رفیقمان تمام کنیم تا او هم در حق ما رفاقت کند. پس رفاقت یک رابطه ی دوطرفه است، نمیشود یک طرف خودش را به آب و آتش بزند ولی طرف مقابل هیچ عکس العملی نشان ندهد.

جریان رفاقت ما با خدا هم همینطور است که خداوند مهربان همه چی را در حق ما تمام کرده است ولی در عوض ما جز گناه و سرپیچی کاری نکرده ایم.
اگر بخواهیم تمام نعمتهایی که خداوند متعال تا به الان به ما داده است را بشماریم، این نعمتها چقدر میشود؟
آیه قرآن داریم که نعمتهای خدارا اصلا نمیشود شمرد:
(إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها:نحل/18)
اگر نعمت [هاى‏] خدا را شماره کنید، آن را نمى ‏توانید بشمارید-

خدای مهربان به ما یاد داده است که چطور با او رفاقت کنیم، او میفرماید:
فَاذْکُرُونی‏ أَذْکُرْکُم: مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم(بقره/152).
این همان قاعده ای است که انسان ها در روابط دوستیشان با یکدیگر دارند.

منظور خداوند عزیز از این حرف این نمیباشد که یک انسان از صبح که از خواب برمیخیزد، تسبیحی در دست بگیرد و گوشه ای بنشیند و ذکر بگوید، وقتی به احوال عرفا هم نگاه میکنیم میبینیم که اهل به گوشه ای نشستن نبودند.

پس منظور خداوند متعال چیست؟
او میخواهد به ما بفهماند که باید همه کارهای زندگیمان را برای رضای خدا انجام بدهیم.
یعنی باید تمام توجهمان به خدا باشد، نگاهمان را حتی یک لحظه هم از خدا برنداریم.
آنوقت همه‌ی کارهایمان رنگ خدایی به خودش میگیرد.

مثلا نیت غذا خوردنمان این باشد که توان بندگی کردن به دست آوریم، یا اگر فرزندی داریم و میخواهیم او را تربیت کنیم نباید تربیتش کنیم تا بقیه‌ی افراد بگویند چه فرزند خوبی دارد بلکه باید تربیتش کنیم، طوری که بنده‌ی خوب خدا بشود و بتواند یاری امام زمان علیه السلام را بکند، اگر غیر از این باشد تمام زمانهایی که برای فرزندمان وقت گذاشته‌ایم به هدر رفته است. یا وقتی نماز میخوانیم باید همه توجهمان در این چند دقیقه به خدا باشد اگر درست دل به خدا بدهیم خدا هم ما را در دریای نعماتش می‌اندازد، در ابتدا کمی سخت است اما حتما شدنی است.

البته این طور نیست که اگر یکی اهل یاد خدا نباشد خدا با او کاری ندارد بلکه خداوند از نعمتهایش به تمام بندگان میدهد، ولی اگر بنده، با خدا رفاقت کرد آنوقت رنگ و لعاب نعمتهای خداوند نیز عوض میشود.
پس لازم نیست ریاضتهای سخت بکشیم ، همینکه دلمان را پر از خدا بکنیم کفایت میکند. و اگر اذکار لفظی میگوییم باید دلمان را متوجه کنیم تا اثر بگذارد.(برداشت آزاد از تفاسیر المیزان، نمونه، نور)


در معانى الاخبار از حسین بزاز روایت کرده که گفت:
امام صادق علیه السلام به من فرمود:
آیا میخواهى تو را از مهمترین وظیفه ‏اى که خدا بر خلق خود واجب کرده خبر دهم؟
عرضه داشتم: بله، فرمود:
اول انصاف دادن به مردم، به اینکه با مردم آن طور رفتار کنى که دوست میدارى با تو رفتار کنند
و دوم مواسات با برادران دینى
و (سوم) یاد خدا در هر موقف (شرایطی)،
البته منظورم از ذکر خدا، سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اکبر نیست،
هر چند که این نیز از مصادیق آنست،
ولى منظورم این است که در
هر جا که پاى اطاعت خدا به میان می‏آید، بیاد خدا باشى و اطاعتش کنى، و هر جا معصیت خدا پیش آید، بیاد او باشى و آن را ترک کنى. (معانى الاخبار ص 192 حدیث3)

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۹:۰۵

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۰:۰۱

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۵

پشتیبانی