مواجهه دیروز و امروز با موضوع حجاب
یکی از مسائلی که آشکارا میتوان به آن اشاره کرد، تفاوت رفتار دولت، مجلس و منتقدان وضعیت حجاب نسبت به یک یا چند سال اخیر است؛ یعنی زمانی که دولتهای دهم و یازدهم بر سر کار بود و قاعدتاً اصولگرایان به عنوان همطیفیهای آن، باید از دولت و رئیسجمهور وقت انتظار بیشتری در زمینههای فرهنگی میداشتند.
دولت یازدهمیها و حامیان آنها بارها گوشزد کردهاند که اگر وضعیت حجاب در جامعه مشکلی دارد، مربوط به امروز نیست بلکه از سالهای قبل شروع شده است. این مسأله چند نکته قابل تأمل را پیش پا میگذارد؛ نکته اول، این پرسش است که چرا چنین توقعاتی در هشت سال گذشته مطرح نمیشد یا اگر هم از سوی برخی افراد مطرح میشد مورد حمایت طیفی از نمایندگان اصولگرای مجلس قرار نمیگرفت؛ همانهایی که امروز دولت را به بیتوجهی به مسأله حجاب متهم میکنند.
نکته دوم این است که وقتی مشکلی در بستری از تاریخ شکل میگیرد، نباید آنی، مقطعی و سلبی با آن برخورد کرد بلکه باید ریشههای شکلگیری و آسیبهای واقعی آن را احصا کرد و مواجههای منطقی و معقول با آن داشت
نکته دوم این است که وقتی مشکلی در بستری از تاریخ شکل میگیرد، نباید آنی، مقطعی و سلبی با آن برخورد کرد بلکه باید ریشههای شکلگیری و آسیبهای واقعی آن را احصا کرد و مواجههای منطقی و معقول با آن داشت. بویژه وقتی سخن از مسألهای فرهنگی - اجتماعی به میان میآید، تاکید میشود که با این مسائل باید مواجههای فرهنگی و در بستر مناسبی از جامعه داشت نه برخوردی فیزیکی، قهری و سلبی.
این همان نکتهای است که در نشستی کارشناسی با موضوع عفاف و حجاب در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری بر آن تاکید شد. چنین تاکیدی نه فقط از سوی دولتیهای فعلی بلکه از سوی کارشناسان مختلفی که از طیفهای مختلف فکری در این نشست حضور یافته بودند، مطرح شده است.
حسامالدین آشنا در اینباره میگوید: «تغییرات فرهنگی محصول تحولات عمیقی هستند که به مرور زمان حاصل میشوند و نتیجه 10 ماه و یک سال عملکرد دولتها نیستند. با این حال برخی میکوشند از این تحولات به اهداف سیاسی برسند و این بدترین شکل مواجه شدن با مسألهای اجتماعی است. هرگونه بزرگنمایی مسأله هم مانع دیدن واقعیتها میشود. بهتر است برای بررسی چنین مسائلی، منطق علمی و تخصصی رشتههایی که میتوانند چنین پدیدههایی را مطالعه کنند بپذیریم و از مواجهه سیاسی با مسأله اجتناب شود.»
مشاور فرهنگی روحانی همچنین با بیان اینکه "مشکل عمیقتر از آن است که با یک قانون یا تقسیم کار اداری و بصورت دستوری از بالا به پایین حل شود"، افزود: «عملکرد صداوسیما در ساختن انگارههای مناسب در مورد یک زن متدین و اجتماعی بسیار قابل مناقشه است و متأسفانه صداوسیما با وجود نقش انحصاری و بیبدیل خود، مسئولیت چندانی در قبال الگوسازی از زن ایرانی متدین، موفق و اجتماعی نپذیرفته است.»
این نکتهای است که بسیاری دیگر از کارشناسان بر آن تاکید میکنند؛ اینکه تنها وزارتخانههای کشور و ارشاد مسئول موضوع حجاب نیستند بلکه سازمان و نهادهای زیادی در کشور وجود دارند که از بودجههای کلان ارتزاق میکنند اما پاسخگو نیستند و البته جمعی از نمایندگان مجلس که دلواپس موضوع حجاب هستند نیز تمایلی به پرسش از این دستگاهها ندارند.
به جز تفاوت آشکاری که رفتار امروز برخی نمایندگان مجلس و البته برخی دیگر از افراد و گروههایی که امروز از وضعیت حجاب و عفاف جامعه ابراز نگرانی میکنند، با گذشته دارد و گویی تازه امروز با این موضوع مواجه شدهاند، رفتار دولت یازدهم نیز با رفتار دولتهای نهم و دهم در زمینه فرهنگ و بویژه مسأله حجاب، تفاوت قابل توجهی دارد.
در سالهای اخیر آنقدر به مسأله فرهنگ کمتوجهی شد که حتی مقام معظم رهبری یکی از ضعفهای اصلی دولت وقت را همین مسأله عنوان کردند. هر از گاهی هم که درباره موضوع عفاف و حجاب و بیتوجهی دولت به قوانین موجود در این زمینه صحبتهایی میشد، احمدینژاد با همان روشهمیشگی خود دست به فرافکنیهایی میزد تا از موضوع، از مسیر اصلی خود خارج شود.
بدین ترتیب مردم از سویی گسترش برخوردهای سلبی - هم در سطح و متن جامعه و هم در محیطهایی نظیر دانشگاهها - را شاهد بودند و از سوی دیگر سخنان متفاوت رئیسجمهور وقت و البته مشایی را درباره عفاف و حجاب میشنیدند. گنجاندن «زنان خیابانی» در طیف بدحجابها، استفاده از تعبیر «مانکنهای خیابانی» و بیان این ادعا که برخی از زنان و دختران برای اینکه با وضعی نامناسب در خیابانها حاضر شوند، پول میگیرند، تنها بخشی از منظومه فکری احمدینژاد درباره حجاب بود.
امروز اما به نظر میرسد که دولت فعلی با این موضوع مواجهه متفاوتی دارد. امروز به جای تفکر قبلی، رئیسجمهور نه تنها چنین خلط مباحثی را انجام نمیدهد بلکه معتقد است: «عفیف بودن چیزی فراتر از حجاب داشتن است. به نظر من اگر زنی یا مردی حجاب رسمی مدنظر ما را رعایت نکند، عفیف بودنش زیرسوال نمیرود. قبل از انقلاب زنان زیادی در جامعه ما حجاب نداشتند ولی آیا انسانهای عفیفی نبودند؟ هشدار میدهم که حجاب را عین عفاف ندانیم. زنان زیادی از جامعه ما حجاب مطلوب قانون را ندارند ولی عفیف هستند. عفت شاخصهای زیادی دارد کما اینکه میتوان کسانی را هم یافت که ظاهر مطابق قانون دارند و حجاب دارند ولی اصول عفت را رعایت نمیکنند. بنابراین تاکید ما باید بر عفت باشد.»
نفس اینکه مواجهه فرهنگی جای برخورد غیرفرهنگی را بگیرد، امری قابل تقدیر خواهد بود و به نظر میرسد دولت توان خود را بر این موضوع گذاشته است که با شکلدهی یک اجماع کلی بین تفکرات مختلف، این کار قابل تقدیر را انجام دهد اما قدر مسلم در این مسیر همراهی نمایندگان مجلس، نیروی انتظامی و نهادهای فرهنگی نیز حیاتی است
هم شخص رئیسجمهور و هم برخی معاونان، مشاوران و وزرای دولت وی بارها بر چند نکته تاکید کردهاند؛ اول اینکه نباید در برخورد با موضوع حجاب و عفاف، برخورد امنیتی و انتظامی را اولویت قرار داد، دوم اینکه این موضوع باید بصورت ریشهای بررسی شود نه سطحی، سوم اینکه بسیاری از معضلات فرهنگی جامعه ریشه در وضعیت اقتصادی خانوادهها دارد پس اقتصاد برای خدمت به فرهنگ اولویت دارد. مورد اخیر، موضوعی است که در نامگذاری امسال نیز بصورت تلویحی بدان اشاره شده است.
روحانی در این رابطه میگوید: «باید ببینیم عفت را چه چیزی تهدید میکند. به نظر من عفت مردم ما را فقر اقتصادی و ناتوانی در ازدواج، بیشتر تهدید میکند تا رعایت حجاب مطابق استانداردهایی که عدهای دوست دارند و تعریف کردهاند.»
البته درباره یکی از موضوعاتی که از جمله نمودهای اصلی نوع برخورد با مسأله حجاب محسوب میشود، یعنی گشت ارشاد، لااقل در مقام سخن، بین دو رئیسجمهور پیشین و فعلی قرابتهایی وجود دارد. احمدینژاد گفته بود با گشت ارشاد مخالف است و البته روحانی پا را فراتر گذاشت و گفت و که اساساً اهل فرهنگ نیازی به گشت ارشاد ندارند.
در مقام عمل اما تفاوتهایی را میتوان یافت؛ از جمله اینکه به دلیل رویکرد فرهنگی دولت یازدهم در مومضوع حجاب، گشت ارشاد عملاً در حاشیهای از اهمیت قرار گرفته و اصل موضوع عفاف و حجاب تبدیل به متن شده است.
نفس اینکه مواجهه فرهنگی جای برخورد غیرفرهنگی را بگیرد، امری قابل تقدیر خواهد بود و به نظر میرسد دولت توان خود را بر این موضوع گذاشته است که با شکلدهی یک اجماع کلی بین تفکرات مختلف، این کار قابل تقدیر را انجام دهد اما قدر مسلم در این مسیر همراهی نمایندگان مجلس، نیروی انتظامی و نهادهای فرهنگی نیز حیاتی است.