آیا به کلمات والفاظی که روزانه می نویسیم دقت کرده ایم؟
دوشنبه, ۱۹ آبان ۱۳۹۳، ۰۹:۳۰ ق.ظ
بیان لطیف قرآن
قرآن
وَلَا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنِّی فَاعِلٌ ذَلِکَ غَدًا «23» إِلَّا أَن یَشَاء اللَّهُ وَاذْکُر رَّبَّکَ إِذَا نَسِیتَ وَقُلْ عَسَى أَن یَهْدِیَنِ رَبِّی لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا
«24» (سوره کهف)
این آیات یک دستور کلى به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى دهد که هرگز نگو من فلان کار را فردا انجام مى دهم (و لا تقولن لشى ء انى فاعل ذلک غدا). مگر اینکه خدا بخواهد (الا ان یشاء الله ) یعنى در رابطه با اخبار آینده و تصمیم بر انجام کارها، حتما جمله ان شاء الله را اضافه کن ، چرا که: اولا: تو هرگز مستقل در تصمیم گیرى نیستى و اگر خدا نخواهد هیچ کس توانائى بر هیچ کار را ندارد، بنابراین براى اینکه ثابت کنى نیروى تو از نیروى لا یزال او است و قدرتت وابسته به قدرت او جمله ان شاء الله (اگر خدا بخواهد) را حتما به سخنت اضافه کن .
ثانیا: خبر دادن قطعى براى انسان که قدرتش محدود است و احتمال ظهور موانع مختلف مى رود صحیح و منطقى نیست ، و چه بسا دروغ از آب در آید، مگر اینکه با جمله ان شاء الله همراه باشد.
شان نزولى را که در مورد آیات فوق نقل شده است این بیان را تایید مى کند، زیرا پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بدون ذکر ان شاء الله به کسانى که پیرامون اصحاب کهف و مانند آن سؤ ال کرده بودند قول توضیح و جواب داد، به همین جهت مدتى وحى الهى به تاخیر افتاد، تا به پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در این زمینه هشدار داده شود و سرمشقى براى همه مردم باشد سپس در تعقیب این جمله ، قرآن مى گوید هنگامى که یاد خدا را فراموش کردى بعد که متوجه شدى پروردگارت را بخاطر بیاور (و اذکر ربک اذا نسیت ). اشاره به اینکه اگر بخاطر فراموشى جمله ان شاء الله را به سخنانى که از آینده خبر مى دهى نیفزائى هر موقع بیادت آمد فورا جبران کن و بگو ان شاء الله ، که این کار گذشته را جبران خواهد کرد. و بگو امیدوارم که پروردگارم مرا به راهى روشنتر از این هدایت کند (و قل عسى ان یهدین ربى لاقرب من هذا رشدا).
تعبیر «ان شاء الله» با افزایش دادن توجه ما به خدا در کارها، به ما نیرو و قدرت مى بخشد ، و هم دعوت به پاکى و صحت عمل مى کند.
جمله ان شاء الله به هنگام بیان تصمیم هاى مربوط به آینده ، نه تنها یک نوع ادب در پیشگاه خدا است ، بلکه بیان این حقیقت مهم نیز هست که ما چیزى از خود نداریم هر چه هست از ناحیه او است، مستقل بالذات خدا است، و ما همه متکى باو هستیم، تا اراده او نباشد اگر تیغ هاى عالم از جا حرکت کنند حتى یک رگ را نخواهند برید، و اگر اراده او باشد همه چیز به سرعت تحقق مى یابد و حتى شیشه را در بغل سنگ نگه مى دارد. این در حقیقت همان مفهوم توحید افعالى است که در عین وجود اختیار و آزادى اراده انسان، وجود هر چیز و هر کار را به مشیت خدا وابسته مى کند. این تعبیر با افزایش دادن توجه ما به خدا در کارها، به ما نیرو و قدرت مى بخشد، و هم دعوت به پاکى و صحت عمل مى کند. از پاره اى از روایات استفاده مى شود که اگر کسى سخنى را در ارتباط با آینده بدون ان شاء الله بگوید خدا او را به خودش وامیگذارد و از زیر چتر حمایتش بیرون مى برد.
در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) میخوانیم : امام دستور داده بود نامه اى بنویسند، هنگامى که نامه پایان یافت و به خدمتش دادند ملاحظه کرد، ان شاء الله در آن نبود، فرمود: «کیف رجوتم ان یتم هذا و لیس فیه استثناء، انظروا کل موضع لا یکون فیه استثناء فاستثنوا فیه» شما چگونه امیدوار بودید که این نامه (یا این کار) به پایان برسد در حالى که ان شاء الله در آن نیست، نگاه کنید در هر جاى آن نیست بگذارید.
۹۳/۰۸/۱۹