3. سربرآوردن منورالفکرها
طبیعت اهل قلم و آن روشنفکرجماعت مادّیمسلک همین است. حرف که می زنند، زمین و آسمان را به هم میدوزند. آدم میشنود، خیال میکند که این سوختهجانی است که دارد از اعماق جانش حرف میزند؛ نزدیکش که رفتی، می بینی که نخیر، هیچ چیز نیست؛ از زبان یک ذره فراتر نیست! لذا بسیاری از اینها راجع به استعمار و صهیونیسم و ظلم و این قبیل چیزها خیلی اوقات هم قلم زده بودند، اما یک قدم حاضر نشدند در میدانی که مردم وارد شدهاند، وارد بشوند؛ حتّی به مردم پشت کردند. اینها به شدت اسیر پول و اسیر هوس ها و خواستههای نفسانی هستند. (23 /5/ 1370)
4. پیشبینیای شگرف
مجامع جهانی حتی حاضرند جایزه ی نوبل را به عناصر ضد اسلامی و ضد انقلابی بدهند تا از این طریق هنرمندان انقلابی ما را منزوی کنند. و ما مجموعه ی این برخوردها را در چارچوب تهاجم فرهنگی ارزیابی می کنیم. (21 /5/ 1371)
5. تعریفی نو
ماه رمضان در هر سال، قطعهای از بهشت است که خدا در جهنّم سوزان دنیای مادّی ما آن را وارد میکند و به ما فرصت میدهد که خودمان را بر سر این سفره الهی در این ماه، وارد بهشت کنیم. (17 /11/ 1372)
6. نگاهی راهبردی
نباید کاری کنیم که آحاد جامعه اسلامیِ برتر، یعنی جامعه محبِ اهلبیت علیهمالسّلام که به نام مقدس ولیِّ عصر ارواحنافداه، به نام حسینبنعلی علیهالسّلام و به نام امیرالمۆمنین علیهالصّلاةوالسّلام، مفتخرند، در نظر مسلمانان و غیرمسلمانان عالم، بهعنوان یک گروه آدمهای خرافیِ بیمنطق معرفی شوند. من حقیقتاً هر چه فکر کردم، دیدم نمیتوانم این مطلب - قمهزدن - را که قطعاً یک خلاف و یک بدعت است، به اطّلاع مردم عزیزمان نرسانم. این کار را نکنند. بنده راضی نیستم. اگر کسی تظاهر به این معنا کند که بخواهد قمه بزند، من قلباً از اوناراضیام. ( 17 /3/ 1373)

7. بدون شرح
امروز ملت ایران، در هیچ یک از شۆون و مواضع داخلی، بینالمللی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و تبلیغی، میل، خواست و دخالت قدرت های بزرگ؛ به خصوص امریکا را رعایت نکرده است و نمیکند. (14 /3/ 1374)
8. انتخابات مجلس پنجم
مبادا کسانی به مجلس بروند که گیرنده آنها، منتظر فرستنده قوی امریکا و غرب باشد! مبادا کسانی وارد مجلس شوند که آنتن هایشان را به آن سمت تنظیم کرده باشند؛ هر چه از آن جا میآید، بگیرند و در داخل به زبان دیگری منتشر و منعکس کنند! همه نگرانی من از این است.البته این ملت، بیدار است. عدّهای خیال نکنند که اگر کسانی لابهلای جمعیت توانستند از حسن ظنّی یا غفلتی استفاده کنند و خودشان را داخل مجلس بیندازند، دیگر مصونیت پیدا خواهند کرد. هرگز چنین نیست. این ملتِ آگاه و هشیار و خون داده و رنج کشیده، اگر دیدند عنصر وابستهای به مجلس راه یافته است، دست دراز میکنند و او را از مجلس بیرون میاندازند. اینکه ما این همه روی تدیّن تکیه میکنیم، برای این است. (28 /1/ 1375)
9. پاسخی به قیل و قال منتظری
امروز کسانی که به رادیوهای بیگانه گوش میدهند - که غالب این تحلیل های غلط هم از رادیوهای بیگانه است - پی میبرند که متأسفانه آدم های سادهدل، عین همان را که دشمن القا و پول خرج میکند تا آن را به ذهن های مستمعین خود برساند، قبول میکنند! اگر کسی به این رادیوها گوش بدهد، خواهد دید که غوغا میکنند تا ثابت کنند الان در نظام جمهوری اسلامی، اختلاف، دودستگی، دو جریانی و دشمنی هست و همدیگر را تحمّل نمیکنند!بیچارهها! نه ملت ایران را شناختید، نه انقلاب را شناختید، نه روحانیت را شناختید، نه مسۆولان را شناختید! با همین جهل و بیخبری بود که در انقلاب، شکست خوردید! با همین جهل و تحلیل غلط بود که هجده سال است شکست میخورید! به فضل الهی، با همین اشتباهی که میکنید، در این دفعه هم به دست مردم شکست خوردید و تا آخر، همیشه شکست خواهید خورد! (5/9/1376)
10. نقد جریان روشنفکری
من بارها گفتهام که روشنفکری در ایران، بیمار متولّد شد. مقوله روشنفکری، با خصوصیّاتی که در عالمِ تحقّق و واقعیّت دارد - که در آن، فکر علمی، نگاه به آینده، فرزانگی، هوشمندی، احساس درد در مسائل اجتماعی و بخصوص آنچه که مربوط به فرهنگ است، مستتر است - در کشور ما بیمار و ناسالم و معیوب متولّد شد. چرا؟ چون کسانی که روشنفکران اوّلِ تاریخ ما هستند، آدم هایی ناسالمند. (22 /2/ 1377)
11. جریان کوی دانشگاه
آخرین جمله را هم به امام و مقتدای خودمان ولیّعصر ارواحنافداه عرض کنیم: ای سیّد و مولای ما! پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستادهایم. بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راهِ پُرافتخار و پُرفیض و پُربهجت، جان خودم را تقدیم کنم. (21/4/ 1378)
12.مطبوعات دوم خردادی
بعضی از این مطبوعاتی که امروز هستند، پایگاه های دشمنند؛ همان کاری را میکنند که رادیو و تلویزیون های بی.بی.سی و امریکا و رژیم صهیونیستی میخواهند بکنند!من نه با آزادی مطبوعات مخالفم، نه با تنوّع مطبوعات. اگر بهجای بیست عنوان روزنامه، دویست عنوان روزنامه در این کشور در بیاید، بنده خوشحال تر هم خواهم بود و از اینکه روزنامههای کشور زیاد شوند، هیچ احساس بدی ندارم. اگر مطبوعات، آنطوری که در قانون اساسی هست، مایه روشنگری باشند؛ مصالح کشور را رعایت کنند، به نفع مردم قلم بزنند، به نفع دین قلم بزنند، هرچه بیشتر باشند، بهتر است. اما امروز مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همّتشان، تشویش افکار عمومی و ایجاد اختلاف و بدبینی در مردم و خوانندگانشان نسبت نظام است!... من نمیدانم مدل این ها کجاست و کیست!؟ مطبوعات غربی هم اینطور نیستند! این یک نوع شارلاتانیزم مطبوعاتی است که امروز بعضی از مطبوعات در پیش گرفتهاند! ( 1/2/ 1379)

13. انتقاد به تئوری فرهنگی اباحهطلب
اسلام مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت میکند؛ اما حد هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود کاری کرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد. اجازه ندهید که هوسهای یک عدّه معدود و یک گروه کوچک و اندک در داخل جامعه، موجب اغوای ذهن و فکر دختر و پسر جوان و مرد و زن مۆمنی شود که هیچ انگیزه فسادی ندارند. شما باید جلوِ آنگونه افراد را بگیرید. همه مسۆولان بخشهای مختلف کشور در این زمینه مسۆولند. اجازه ندهید عدّهای با تکیه به نام آزادی - که واقعاً باید بر عنوان مظلوم آزادی گریست که چه سوء استفادههایی از این نام میشود - منکرات و فحشا و بیبندوباری را در جامعه رایج کنند. عکسالعملِ آن این است که عدّهای به نظام بدبین شوند... ( 11 /5/1380)
14. تولد نام اصولگرایی
متأسّفانه یک عدّه اصولگرایی را با تحجّر اشتباه گرفته و خیال کردهاند که اصولگرایی یعنی تحجّر! در حالی که اصولگرایی به معنای تحجّر نیست. اصولگرایی یعنی اصول مستدلِّ منطقی را قبول داشتن و به آنها پایبند ماندن و رفتارهای خود را با آن اصول تطبیق کردن؛ مثل شاخص هایی که انسان را در یک جاده هدایت میکند. ( 8 /11/ 1381)
15. جریان انتخابات مجلس هفتم
انتخابات باید در موعد خود - روز اوّل اسفند - بدون حتّی یک روز تأخیر انجام گیرد. من متأسّفم از اینکه بعضی افراد از روی غفلت، همان حرفهایی را تکرار میکنند که دشمنان این ملت میزنند. آنها با تبلیغات و روشهای سیاسی و حیلههای خود برخی از مسۆولان اجرایی را به کنار رفتن و اجرا نکردنِ مسۆولیت قانونی تشویق میکنند. مگر اجرا و برگزاری انتخابات، حقّ کسی از مسۆولان است که بگوید من این حق را میخواهم یا نمیخواهم؟ وظیفه است؛ وظیفه قانونی دستگاههای مشخص دولتی است؛ باید این وظیفه را انجام دهند؛ این حقّ مردم است. مگر کسی در داخل کشور میتواند بگوید چون من این پدیده را نمیپسندم، یا فلان روش را نمیپسندم، آنچه را که قانون به عنوان وظیفه بر عهده من قرار داده است انجام نمیدهم؟ مگر میشود چنین کاری کرد؟! شانه خالی کردن از مسۆولیت، به صورت کنارهگیری و استعفا و غیر اینها، برای این مسۆولان، هم خلاف قانون است، هم حرام شرعی است. مگر میشود با این حقّ بزرگ مردم بازی کرد؟! ( 15 /11/ 1382)
16. دوری از افراط
تعبیر «ذوب در ولایت» را غالباً مخالفان شماها - کسانی که میخواهند نکتهگیری کنند و مضمونی بگویند - به کار میبرند؛ والّا بنده این حرف را از آدمهای حسابی کمتر شنیدهام. بنده نمیفهمم معنای ذوب در ولایت را. ذوب در ولایت یعنی چه؟ باید ذوب در اسلام شد. خود ولایت هم ذوب در اسلام است. ( 27 /3/ 1383)
17. انرژی هستهای
بیشرمی و وقاحت استکباری تا آنجاست که اظهار نظر میکنند ایران به انرژی هستهیی احتیاجی ندارد! به شما چه! شما چه حقی دارید قضاوت کنید که ملتی حق دارد از انرژی هستهیی استفاده کند یا حق ندارد؟ زمامدارانی که جزو شریرترین چهرههای دنیا هستند، زمامدارانی که از سرانگشت آنها در نقاط مختلف دنیا خون میچکد، دولت جهانخواری که هرجا توانسته، به ملتهای گوناگون ستم کرده و دروغگویی و فریبگری شعار و شیوه و رویهی اوست، جمهوری اسلامی و ملت ایران را متهم به دروغگویی میکند؛ وقاحت از این بالاتر؟! (11 /2/ 1384)
18. پاسخ به تهدیدها
من الان اینجا میگویم: امریکایی ها بدانند، اگر تعرضی به ایران اسلامی بکنند، ایران اسلامی به منافع آنها در هر نقطهی عالم که امکان داشته باشد، لطمه وارد خواهد کرد. ما آن آدم هایی نیستیم که بنشینیم کسی ضربه بزند، جواب ضربهی او را ندهیم؛ ما اهل این چیزها نیستیم؛ اما اهل این هستیم که اگر کسی ضربهای بزند، ضربهی او را با دوچندان شدت، پاسخ بدهیم. ( 6/2/1385)
19. پیشنی اتفاقات سال 88 از انتخابات مجلس هشتم
مردم با امید و اعتماد به پای صندوق ها بروند. من میبینم متأسفانه در اظهارات بعضی ها - حالا انشاءاللَّه که از روی غرضورزی نیست - مرتب تکیه میکنند: آقا ! تقلب نشود، آقا ! تقلب نشود؛ آقا ! دستبرد نشوند. چه تقلبی؟! قریب به سی سال است که دستگاه های مجری این مملکت دارند انتخابات را انجام می دهند با سلامت کامل. بعضیها حتی شرم نکردند، گفتند ناظرین بینالمللی بیایند نظارت کنند بر این انتخابات؛ بیگانهها، دشمنها که با اصل انتخابات و با اصل ملت ایران مخالفند؛ با هر چیزی که به نفع ایران است مخالفند، اینها بیایند بشوند قاضی! این، بزرگترین جسارت به ملت ایران است. 19 /10/1386
20. خط امام
امام هیچ وقت به خاطر ملاحظهی زورگویان عالم، از دفاع از مظلومین عالم دست نکشید. امام در طول زمان از مسئلهی فلسطین به عنوان یک مسئلهی اصلی یاد کرد. امام صریحاً در وصیتنامه و بیانات خود به ندای یا للمسلمین ملتهای مظلوم اهمیت میدهد؛ دفاع صریح از حقوق مظلومین، دفاع صریح از حقوق ملت فلسطین و هر ملت مظلوم دیگر. این روش امام است؛ این خط امام است؛ این شیوهی امام و این توصیه و وصیت امام است. (14/3/1387)

21. آن نماز جمعه معروف
بنده زیر بار بدعت های غیرقانونی نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوب های قانونی شکسته شد، در آینده هیچ انتخاباتی دیگر مصونیت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتی بعضی برندهاند، بعضی برنده نیستند؛ هیچ انتخاباتی دیگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونیت پیدا نخواهد کرد. ( 29/3/1388)
22. نقد ادعاها
کسانی بیایند درست در خط مقابل امام حرکت کنند، دربارهی مسئلهی قدس در روز قدس آن جور موضعگیری کنند، در روز عاشورا آن فضاحت را به بار بیاورند، بعد ما با کسانی که با اساس مبنای امام و حرکت امام صریحاً مخالفند، اظهار همراهی کنیم، خودمان را در کنار این ها قرار بدهیم و تعریف کنیم، یا در مقابل اینها سکوت کنیم؛ در عین حال بگوئیم ما دنبالهروِ امامیم! این امکان ندارد، این قابل قبول نیست. ملت هم این را خوب فهمیدند. ملت این را میبیند، می داند، می شناسد، می فهمد. ( 14/3/ 1389)
23. جریان وزیر اطلاعات و خانهنشینی
تا من زنده هستم، تا من مسئولیت دارم، به حول و قوهی الهی نخواهم گذاشت این حرکت عظیم ملت به سوی آرمان ها ذرهای منحرف شود. ( 3/2/1390)
24. پیغامها و پسغامها
من دیپلمات نیستم، من انقلابیام، حرف را صریح و صادقانه می گویم. دیپلماتیک کلمهای را می گوید، معنای دیگری را اراده می کند. ما صریح و صادقانه حرف خودمان را می زنیم؛ ما قاطع و جازم حرف خودمان را می زنیم. مذاکره آن وقتی معنا پیدا می کند که طرف، حُسن نیت خود را نشان بدهد؛ وقتی طرف، حُسن نیت نشان نمی دهد، خودتان می گویید فشار و مذاکره؛ این دوتا با هم سازگار نیست. شما میخواهید اسلحه را مقابل ملت ایران بگیرید، بگویید: یا مذاکره کن یا شلیک می کنم. برای اینکه ملت ایران را بترسانید، بدانید ملت ایران در مقابل این چیزها مرعوب نخواهد شد. (19/11/1391)
25. پیامی روشن از اقتدار ایران
گاهی سردمداران رژیم صهیونیستی، ما را تهدید هم می کنند؛ تهدید به حملهی نظامی می کنند؛ اما بهنظرم خودشان هم می دانند، و اگر نمی دانند، بدانند که اگر غلطی از آنها سر بزند، جمهوری اسلامی «تلآویو» و «حیفا» را با خاک یکسان خواهد کرد. (1/1/92 )